ولادت فرزند کعبه

 

از جمله فضایل علی علیه السلام به هنگام تولید این است که او در روز جمعه در کعبه به دنیا آمد . خانه خدا زادگاه علی علیه السلام است و کسی پیش از او و بعد از او در کعبه به دنیا نیامده و نخواهد آمد .
ولادت این کودک ، مانند ولادت سایر کودکان ، به سادگی و به طور عادی نبود بلکه با تحولات عجیب و معنوی تأم بوده است ، مادر این طفل خداپرست بوده و با دین و حنیف ابراهیم زندگی می کرد ، و پیوسته بدرگاه خدا مناجات کرده و تقاضا می نمود که وضع این حمل را بر او آسان گرداند زیرا تا به این کودک حامله بود خود را غرق در نور الهی می دید و گویی از ملکوت اعلی به وی الهام شده بود که این طفل با سایر فرزندانش فرق بسیار دارد .
تولد امام علی علیه السلام در کعبه فضیلتی است که هیچ پیامبری حقی بر سیّد رسولان هم با او شبیه و نهظیر نبوده است .
یزیدبن قعب گوید : با عباس بن عبدالمطلب و گروهی از بنی عبدالعزّی برابر خانه کعبه نشسته بودیم که فاطمه بنت اسد مادر امیرالمؤمنین علیه السلام که نه ماهه حامله بود و درد زایمان داشت برابر کعبه آمد و گفت :
خداوندا ! پروردگارا ! من به تو و همه رسولان و کتاب های آسمانی تو ایمان دارم ، من سخن جدم ابراهیم خلیل را باور دارم و اوست که این بیت عتیق و خانه کهن را بنا کرده است ، پس به حق بانی این خانه و به حق کودکی که در سکم دارم زایمان را بر من آسان فرما !
ناگاه دیدم که دیوار خانه کعبه شکافته شده و فاطمه به داخل کعبه رفت و دیوار بهم آمد و از دیده ها پنهان گشت .
ما به طرف درب کعبه رفتیم تا قفل درب را باز کنیم ولی هر چه تلاش کردیم ، قفل باز نشد ، لذا دانستیم که این واقعه شگرف و عجیب کار خداوند بی همتاست .
فاطمه ، پس از سه روز از کعبه خارج شد در حالیکه کودکی در بغل داشت و رو به مردم چنین گفت : من بر تمام زنان قبل از خود برتری یافته ام ، زیر « آسیه » دختر مزاحم در جائی به پرستش خدا پرداخت که دوست نمی داشت و در محلی خدا را بندگی می کرد که اضطاب داشت . مریم دختر عمران شاخه خشک درخت خرما را با دست تکان داد و خرما فرو ریخت و خورد .
(و هنگامی که در بیت المقدس او را درد زایمان گرفت ، ندا رسید که از اینجا بیرون برو ، اینجا عبادتگاه است و زایشگاه نیست) ولی من در داخل خانه کعبه وارد شدم و از خوراک ها و میوه های بهشتی پذیرائی شدم و فرزندم را در همانجا به دنیا آوردم و چون تصمیم گرفتم از آنجا خارج شوم فرشته ای از غیب ندا داد :
ای فاطمه ، نام فرزندت را « علی » بگذار ، چون او والامرتبه و بلند مقام است و خداوند علی اعلا فرمود : نام او را از نام خود مشتق کرده ام و او را به آداب خود مؤدب و به علم خود آگاه ساخته ام ، او کسی است که بت های نهاده شده در این خانه را می شکند و اوست که بر فراز این خانه « اذان » خواهد گفت و مرا به بزرگی و پاکی خواهد ستود .
خوشا به حال کسی که او را دوست بدارد و فرمان او برد و بدا بر آنکه او را دشمن بدارد و او را نافرمانی کند .

خبر دادن « مبرم » از ولادت مولا علی علیه السلام
« مبرم » که مردی عابد و زاهد بود و دویست و هفتاد سال به پرستش خدا اشتغال داشت و در طول مدت این عمر دراز حتی یک حاجت از خداوند نخواسته بود ، خداوند ابوطالب را به نزد او اهنمای فرمود .
وقتی چشم مبرم به ابوالب افتاد بی اختیار از جا برخاست و او را بوسید و سپس در کنار خود نشاند ، سپس از او پرسید : تو کیستی ؟
ابوطالب پاسخ داد که من مردی از « تهامه » ام .
عابد پرسید : از کدام تیره تهامه ؟
پاسخ داد : از بنی هاشم .
عابد دوباره برخاست او را بوسید و گفت :
خداوند علی اعلی بمن الهام کرده است که از تو فرزندی متولد می شود که « ولی » خدای بزرگ است وقتی حضرت علی به دنیا آمد ، ابوطالب او را بر سر دست گرفت و گفت : ای مردم ! این پسر ولی خدای بزرگ است که در کعبه به دنیا آمده است .

منابع؛
۱- فضل الله کمپانی ،کتاب:علی کیست ؟
۲- محمد اشعری، کتاب: علی (ع) دریای فضل و دانش و داد

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.