نوجوانی شهید عباس بابایی

نوجوانی شهید عباس بابایی...

یه روز با عباس سوار موتور سیکلت بودیم ، تا مقصد، چند کیلومتری مانده بود. یکدفعه عباس گفت :« دایی نگه دار!» متوجه پیرمردی شدم که با پای پیاده ، تو مسیر می رفت. عباس پیاده شد ، از پیرمرد خواست که پشت سر من سوار موتور شود . بعد از سوار شدن پیرمرد، به من گفت: دایی جان، شما ایشان رابرسون؛ من خودم پیاده بقیه راه رو میام . پیرمرد را گذاشتم جایی که می خواست بره. هنوز چند متری دور نشده بودم که دیدم عباس دوان دوان رسید ؛ نگو برای اینکه من به زحمت نیفتم ، همه مسیر را دویده بود.(علمدار آسمان ص۲۷)

پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) فرمودند: « محبوب ترین بندگان نزد خداوند، کسانی هستند که برای بندگان خدا سود مند باشند.(راهنمای انسانیت ، ترجمه نهج الفصاحه، ص ۵۸۴، ح ۸۶)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.