چهار پند از گنجشک

شخصي گنجشکي را گرفت و خواست  او را بخورد.گنجشک گفت: اگر مرا نکشي 4 پند با ارزش به تو مي دهم. اولي را وقتي در دست تو هستم. دومي را وقتي روي درخت باشم. سومي را وقتي که در حال پرواز باشم.

صياد پذيرفت،گفت: اولي را بگو. پرنده گفت:

1- از آنچه که از دست تو رفته افسوس نخور.

2- چيزي را که ميداني با واقعيت تطبيق ندارد نپذير.

3- اي بدبخت اگر مرا مي کشتي در چيندان من مرواريدي به وزن 20مثقال مي يافتي.

صياد از ناراحتي لبها را گزيد.گفت چهارمي را بگو.

پرنده گفت: تو که پند اول و دوم وسوم مرا نپذيرفتي چگونه چهارمي را بگويم؟من با همه استخوانهايم 20 مثقال نمي شوم چگونه ممکن است که معادل ان در چيندانم بيست مثقال مرواريد باشد؟

  • نظر از: طلبه زینبیه
    1392/02/03 @ 07:15:03 ب.ظ

    طلبه زینبیه [عضو] 

    سلام بسیار عالی بود سپاسگزار

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.