حضور طلاب مدرسه فاطمیه (س) یاسوج در روستا های محروم زیلایی

اعزام 5 نفر از طلاب توانمد حوزه علمیه فاطمیه سلام الله علیها یاسوج به مناطق محروم

5 نفر از طلاب توانمند حوزه علمیه فاطمیه (س) یاسوج به همراه تعدادی از روحانیون حوزه علمیه علی ابن موسی الرضا (ع) به مناطق محروم و دور افتاده زیلایی به مدت دو روزاعزام شدند.

مدیر حوزه علمیه فاطمیه (س) گفت: این مبلغان در روستا های بردپهن ، اسلام آباد، موشمی علیا و سفلی، لعل مینا و زیتون زیلایی به تبلیغ پرداختند.

خانم رضوی با بیان اینکه روستاهای این منطقه به محروم، نیمهبرخوردار و خیلی محروم طبقه بندی شده اند اظهار داشت: مبلغان بر اساس سابقه تبلیغی به روستا های مختلف اعزام می شوند تا بتوانند به راحتیفعالیت های تبلیغی خود را انجام دهند.

وی افزود: با توجه به نیاز های مناطق ره توشه تبلیغی و برخی هدایا و جوایز جهت تشویق دانش اموزان به طلاب داده می شود.

ادامه »

برگزاری نمایشگاه ترنم عفاف به روایت تصویر

برگزاری نمایشگاه ترنم عفاف در مدرسه علیه فاطمیه سلام الله علیها یاسوج

نمايشگاه ترنم عفاف با منشور معرفي، ترويج و اشاعه فرهنگ اعتقاد ديني و اسلامي و آنچه که زيور و زينت يک زن مسلمان است، از 3 اسفند ماه سال جاري  با همکاري اداره ارشاد اسلامي در مدرسه علميه فاطميه (س) ياسوج برگزار گرديد.

هدف اصلي از برگزاري اين نمايشگاه ايجاد آگاهي به دانش آموزان، دانشجويان و تبيين موضوع حجاب مصونيت است نه محدوديت.

در اين نمايشگاه غرفه هاي متعددي از جمله فروشگاه لباس انواع چادر و پوشش هاي اسلامي، کتاب و محصولات فرهنگي، غرفه پوستر با محوريت حجاب وجود دارد.

علاوه بر اين بسيج دانش آموزي در غرفه مجزا به معرفي و بررسي موضوعات عفاف و حجاب با عنوان پارتيزان هاي جنگ نرم مي پردازد.

از ديگر برنامه هاي اين نمايشگاه ارائه مباحث آموزشي پيرامون عفاف و حجاب و پاسخ به پرسش هاي شرکت کنندگان مي باشد.

در اين نمايشگاه انواع چادر، مقنعه و پوشش اسلامي با 10 درصد تخفيف و انواع کتاب و سي دي با تخفيف ويژه عرضه مي شود.

همچنين مديريت استاني حوزه هاي علميه خواهران، مدیر حوزه علمیه  علي ابن موسي الرضا (ع)،مدير کل اداره آموزش و پرورش، جامعه القرآن و مدارس ابتدائي، راهنمائي و دبيرستان از اين نمايشگاه بازديد نمودند.

ادامه »

با شهداء خداحافظي نکنيم

به مناسبت 22 اسفند ماه روز بزرگداشت شهداء

شهيد مهدي زين الدين

*اگر با مهدي نشسته بوديم و کسي قرآن لازم داشت، نمي رفت اين طرف و آن طرف را بگردد. مي گفت: « آقا مهدي! بي زحمت اون قرآن جيبت را بده».

* اگر از کسي مي پرسيدي چه جور آدمي است. لابد مي گفتند « خنده روست» وقت کار اما، بر عکس؛ جدي بود. نه لبخندي، نه خنده اي انگار نه انگار که اين، همان ادم است. توي بحث، نه که فکر کني حرفش را نمي زد، مي زد ولي توي حرف کسي نمي پريد. هيچ وقت من که نديدم. مي دانستم پايش تازه مجروح شده و درد مي کند اما تمام جلسه را دو زانو مي نشست و تکان نخورد.

شهيد احمد متوسليان

آخرين نفري که از عمليات بر مي گشت خودش بود. يک کلاه خود سرش بود، افتاد ته دره حالا ان طرف دموکرات ها بودند و آتش شان هم سنگين، تا نرفت کلاه خود را بر نداشت، بر نگشت. گفتيم: « اگه شهيد مي شدي...؟ گفت: « اين بيت المال بود.»

 

اللهم عجل لوليک الفرج

اي سايه ات هميشه به روي سرم بيا اي با نگاه خود همه جا ياورم بيا طوفان معصيت به درون مي کشد مرا تا موج آب رد نشده از سرم بيا تا زنده ام اگر نشد آقا ببينمت لطفي به من کن و نفس آخرم بيا اللهم عجل لوليک الفرج